سردار رشید اسلام، پاسدار شهید علی فقیه در تاریخ ۱۳۳۸/۴/۱۰ در روستای لاور شرقی پا به عرصه وجود نهاد. این شهید، فرزند اول خانواده بود و پدرش به عشق مولای متقیان علی(ع)، او را علی نام نهاد. علی، از کودکی دارای هوش سرشار و ضمیری روشن بود و تحت تربیت مذهبی و اسلامی پدر و مادرش، اخلاق نیکوی انسانی و اسلامی، اندکاندک در وجودش سرشته گردید. در سن هفت سالگی راهی دبستان جنت(شهید اسماعیلی) روستای لاور شرقی گردید و موفق شد دوران ابتدایی را با موفقیت کامل و بدون هیچگونه مردودی یا تجدیدی به اتمام برساند. پس از گذراندن تحصیلات ابتدایی، شهید فقیه نتوانست به ادامه تحصیل بپردازد و ناگزیر به ترک تحصیل شد. مادرش در این باره میگوید: فرزندم در تمام سالهای دوران تحصیل در مقطع ابتدایی از شاگردان ممتاز و برگزیده بود و آنچنان باهوش و با استعداد بود که میتوانست حتی دو پایه را در یک سال تحصیل نماید. متأسفانه مدرسه راهنمایی در روستا وجود نداشت و تحصیل در شهر خورموج نیز با توجه به وضع نامناسب معیشتی که با آن مواجه بودیم، برایمان مقدور نبود. اما با همه مشکلات، از آنجاییکه علی بسیار علاقهمند به تحصیل و دارای هوش سرشار بود، تصمیم گرفتیم به هر نحو، مخارج تحصیل او را در خورموج فراهم ساخته، جهت ادامه تحصیل، او را به این شهر بفرستیم. اما علی که از وضع نامناسب معیشتی ما به خوبی آگاه بود، علیرغم اشتیاق شدید به تحصیل، حاضر به رفتن به خورموج و تحصیل در آنجا نشد و به ناچار ترک تحصیل کرد.
شهید علی فقیه، پس از ترک تحصیل، مشغول به کار و تلاش جهت کمک به پدر در تأمین معیشت گردید و در این راستا به کارگری پرداخت و مدتی نیز به بندر عامری رفت و در آنجا کارگری نمود. او همچنین مدتی در پایگاه هوایی بوشهر کارگری کرد و حقوق روزانهاش در آنجا، ۵ تومان بود.
ایشان پس از رسیدن به سن قانونی جهت انجام خدمت سربازی به کرمان رفت اما به علت عدم احتیاج دولت و عدم پذیرش در پادگان آموزشی این شهر، طبق گواهی اداره وظیفه عمومی ژاندارمری کل کشور از انجام خدمت نظام وظیفه معاف گردید.
شهید فقیه پس از معافیت از خدمت، کماکان به کار و تلاش پرداخت تا اینکه با پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی و شروع جنگ تحمیلی فصل جدیدی در زندگی ایشان رقم خورد. این شهید بزرگوار پس از وقوع انقلاب، به تمام و کمال در خدمت نظام مقدس اسلامی قرار گرفت و تمام وجود خود را صرف اشاعه ارزشهای نورانی انقلاب بزرگ اسلامی نمود. او از اولین افراد روستای لاور شرقی بود که به عضویت بسیج درآمد و بهعنوان یک بسیجی، پس از گذراندن آموزش جبهه در بیست و ششمین دوره آموزشی پادگان شهید دستغیب کازرون، در مورخه ۱۳۶۱/۷/۲۹ عازم جبهههای جنوب گردید و بهعنوان جانشین دسته همراه با شهید ابراهیم زارعی، در عملیات پیروزمندانه محرم شرکت نمود و پس از آن در مورخه ۱۳۶۱/۱۰/۳ به منزل بازگشت. او پس از بازگشت از جبهه، به استخدام رسمی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآمد و پس از آن مجدداً در ۱۳۶۲/۱/۲۹ راهی جبهههای جنوب شد و پس از انجام مأموریت بهعنوان فرمانده دسته، در ۱۳۶۲/۴/۳ به خانه برگشت. پس از ۲۶ روز مرخصی، برای سومین و آخرین بار در ۱۳۶۲/۴/۲۹ راهی جبهههای غرب کشور گردید و پس از آنکه در عملیات والفجر ۴ شرکت کرد. بعد از آن جهت آموزش مجدد، به پادگان شهید جلدیان اعزام شد و در ۱۳۶۲/۸/۱۶ از این پادگان عازم طلاییه گردید و در آنجا در تیپ المهدی(عج) گردان کمیل، گروهان ۱ و بهعنوان فرمانده دسته ۳ در عملیات خیبر شرکت کرد.
شهید علی فقیه، پس از ترک تحصیل، مشغول به کار و تلاش جهت کمک به پدر در تأمین معیشت گردید و در این راستا به کارگری پرداخت و مدتی نیز به بندر عامری رفت و در آنجا کارگری نمود. او همچنین مدتی در پایگاه هوایی بوشهر کارگری کرد و حقوق روزانهاش در آنجا، ۵ تومان بود.
ایشان پس از رسیدن به سن قانونی جهت انجام خدمت سربازی به کرمان رفت اما به علت عدم احتیاج دولت و عدم پذیرش در پادگان آموزشی این شهر، طبق گواهی اداره وظیفه عمومی ژاندارمری کل کشور از انجام خدمت نظام وظیفه معاف گردید.
شهید فقیه پس از معافیت از خدمت، کماکان به کار و تلاش پرداخت تا اینکه با پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی و شروع جنگ تحمیلی فصل جدیدی در زندگی ایشان رقم خورد. این شهید بزرگوار پس از وقوع انقلاب، به تمام و کمال در خدمت نظام مقدس اسلامی قرار گرفت و تمام وجود خود را صرف اشاعه ارزشهای نورانی انقلاب بزرگ اسلامی نمود. او از اولین افراد روستای لاور شرقی بود که به عضویت بسیج درآمد و بهعنوان یک بسیجی، پس از گذراندن آموزش جبهه در بیست و ششمین دوره آموزشی پادگان شهید دستغیب کازرون، در مورخه ۱۳۶۱/۷/۲۹ عازم جبهههای جنوب گردید و بهعنوان جانشین دسته همراه با شهید ابراهیم زارعی، در عملیات پیروزمندانه محرم شرکت نمود و پس از آن در مورخه ۱۳۶۱/۱۰/۳ به منزل بازگشت. او پس از بازگشت از جبهه، به استخدام رسمی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآمد و پس از آن مجدداً در ۱۳۶۲/۱/۲۹ راهی جبهههای جنوب شد و پس از انجام مأموریت بهعنوان فرمانده دسته، در ۱۳۶۲/۴/۳ به خانه برگشت. پس از ۲۶ روز مرخصی، برای سومین و آخرین بار در ۱۳۶۲/۴/۲۹ راهی جبهههای غرب کشور گردید و پس از آنکه در عملیات والفجر ۴ شرکت کرد. بعد از آن جهت آموزش مجدد، به پادگان شهید جلدیان اعزام شد و در ۱۳۶۲/۸/۱۶ از این پادگان عازم طلاییه گردید و در آنجا در تیپ المهدی(عج) گردان کمیل، گروهان ۱ و بهعنوان فرمانده دسته ۳ در عملیات خیبر شرکت کرد.